برای داشتن شرکتی موفق با درامدی بالا باید مردم را گول زد. حالا این روش گول زدن بسته به نوع شرکت و نوع خدماتی است که میدهد. این گول زدن به این صورت است که حق مردم را مثلاً 40 درصد بخور بعد جداگانه 15 درصد بهشون بده. این 15 درصد آنها را خیلی خوشحال میکند حتی بیش از آنکه اگر 40 درصد حقشان را نمیخوردی. 3 سال قبل در ایران در یک شرکت کار میکردم. این شرکت توربین باد تولید میکرد و تنها شرکت تولید کننده توربین باد در ایران بود. در منجیل و جاده مشهد میتوانید توربینهایی که این شرکت ساخته و نصب کرده را ببینید. شرکت در کیلومتر 9 جاده ساوه بود. من باید صبح ساعت 5 بلند میشدم ساعت 5 و 45 دقیقه یک پراید میآمد دنبالم ساعت 7 و 30 کار شروع میشد تا 18 تا خونه میرسیدم شده بود 20. من سه روز در هفته میرفتم اونجا. یادم میآید بیشترین حقوقی که از آنجا گرفتم 256 هزار تومان بود. تازه من مهندس بودم و تو کل شرکت با من 6 تا مهندس بود. حالا ببینید بقیه چقدر میگرفتند. ولی ابتکاری که زده بود این بود که در روزهای خاص مثلاً اعیاد یا روزهای تولد افراد به آنها هدایایی میداد. این هدایا خیلی تاثیر روحی داشت. طرف فکر نمیکرد که بابا جان این رئیس شرکت حقوق خودت رو کم کرده و بخشی از اون حقوق رو به صورت گوشت، مرغ، پودر و ... به خودت میدهد. این یکی از روشهای مدیریت است که حداقل حقوق رو بده ولی در طول سال به مناسبتهای مختلف به کارمندان هدیه بده. من که ایران بودم حداقل حقوق مصوب وزارت کار در سال 1386 با 3 هزار تومن افزایش نسبت به سال 1385 به 188 هزار تومن رسیده بود. تو یک شرکت دیگه یک دربون داشتیم پیرمرد باحالی بود به زمین و زمان فحش میداد حتی به خودش. حتی میخواست بگه فلانی خدابیامرز آدم خوبی بود قبلش یه هفت هشت تا فحش ردیف میکرد بعد میگفت فلان، فلان شده آدم خوبی بود. این آدم از تمام رئیسهای قبلی شرکت بد میگفت به غیر از یکی که بعضی وقتها و در مناسبتها به این بابا پول میداده. حالا اگه این پولهایی رو هم که داده حساب کنی چیزی نمیشود ولی ارزش دارد که در آینده فحش نخوری.
این چیزا اینجا هم زیاده. ملت اینجا کلی دور ریز دارند ولی برای اینکه افکار عمومی را خوشحال نگه دارند بحث بازیافت را مطرح میکنند. کلی برای بسته بندیهای غیر ضروری پلاستیک مصرف میکنند و یا مردم را به مصرف دعوت میکنند بعد بحث بازیافت رو مطرح میکنند. مثلاً پرینترهایی که تولید میکنند را طوری طراحی کردهاند که بعد از پرینت گرفتن تعداد خاصی صفحه (مثلاً 300 هزار صفحه) خود به خود از کار میافتد ولی در تبلیغات تلویزیونی میگویند این دستگاه پرینتر ما 40 درصد قابل بازیافت است بعد یک بچه و یک درخت نشان میدهد که بگوید این شرکت چقدر دوست دار آینده بشر و محیط زیست هست. این هم آفیسی من کلی پرینت میگیرد. چند روز پیش دچار عذاب وجدان شد. بعد از اون یکی پرسید راستی این اطراف محلی برای جمع آوری کاغذهای باطله برای بازیافت نیست؟ اون هم یک جا رو به اون معرفی کرد و بعد از آن دوباره شروع کرد به پرینت گرفتن الکی.
همه جا این سیستم پیاده میشود حتی در مواجهه با عواطف و فقر. کلی تبلیغ میکنند که به کودکان گرسنه افریقا کمک کنید. روزی 1 دلار بدهید تا زندگی یک کودک را نجات دهید. بعد کلی از این شرکتهای غذایی گردن کلفت روزانه میلیونها کیلو مواد غذایی رو دور میریزند. نمونه دم دستش این شرکتTim Hortons است که کار تهیه کافی و دونات ملت غیور کانادا را بر عهده دارد. در آخر روز هرچی باقی مانده باشد را به سطل آشغال سرازیر میکند.
یا این فروشگاههای زنجیرهای. حتماً خیلی شنیدهاید که اینجا اگر جنسی را بخرید و بعد از مدتی خوشتان نیاید میتوانید پس دهید. ولی کی میداند به چه بهایی؟ این شرکتهای عظیم و زنجیرهای هر جنسی را 60 یا 70 درصد گرانتر میفروشند. اگر تا بحال به فروشگاهای کوچک چینیها رفته باشید میبینید که برخی قیمتهای آنها نصف قیمتهای این فروشگاههای بزرگ است. چرا؟ در اول هم در کانادا از این فروشگاههای کوچک وجود داشت بعد این فروشگاههای زنجیرهای بزرگ با سرمایههای کلان شکل گرفت. این فروشگاهها از تولید کننده مقادیر زیادی جنس میخرد در نتیجه تولید کننده دیگر حاضر نمیشود جنسهای خود به فروشگاههای کوچک با درخواست کم بفروشد. در نتیجه فروشگاههای کوچک از بین میرود. بعد این فروشگاههای زنجیرهای بازار را بدست میگیرند. در این موقع است که دستورات خود را به تولید کنندگان تحمیل میکنند که مثلاً ما هر جنسی را که مشتری پس بیاورد به تو باز میگردانیم و پول آن را پس میگیریم. تولید کننده چون مشتری دیگری جز این فروشگاههای برزگ نداد میپذیرد. و این فروشگاههای بزرگ چون بازار را در دست دارند قیمت را هم بیش قیمت واقعی بالا میبرند و مشتری خوشحال است که اگر جنسی خرید و مشکل داشت میتواند پس دهد غافل از اینکه در یک سال 20 یا 30 برابر پول آن نجس که ممکن است روزی عوض کند دارد پول اضافه میدهد.
نمونه دیگرش در مسائل کمک به کشورهای فقیر. یکشنبهها کلی این تلویزیونهای اینجا نشان میدهند که آره بچهها دارند در آفریقا، برزیل یا کوبا میمیرند. با روزی 1 دلار یک کودک را نجات دهید. تازه ما عکس مغناطیسی این بچه را هم برای شما میفرستیم که بزنید روی یخچال خونهتان و آرامش وجدان بگیرید. البته کسانی که این پول را میدهند افرادی شریف و انسان هستند ولی نفس این کار گول زدن مردم کشور هست. که به مردم کشور نشان دهند کانادا در همه جای دنیا به مردم فقیر کمک میکند. یکبار یکی از این زنان مسئول این گروهها را نشان داد که رفته بود در یکی از این کشورهای آفریقایی و در یکی از روستاها تا به بچههای آنجا کمک کند. حالا برایشان چی برده بود؟ یک کلاه کپ با پرچم کانادا، یه دفتر با پرچم کانادا و یک توپ بیسبال. آخه عزیز من این بچه نون ندارد بخورد بیسبال چه میداند چیهست حالا میخواهی کمک کنی حداقل توپ فوتبال بده. با توپ بیسبال این بچه چکار کند؟ زمینش را دارد چوبش را دارد؟ اصلاً این میداند بیسبال چی هست؟ زدی این کشور را داغون کردی ملتش را برده گرفتی بیچاره کردی حالا هم که میخواهی کمک کنی به زور فرهنگ خودت را قالب میکنی.
در افغانستان خشخاش میکارند و در این راه یک عده کشته میشوند. بعد از ایران ترانزیت میشود که باز هم کلی آدم کشته میشوند و کلی هم معتاد میشوند بعد به کشورهای اینها میرود. اونجا دیگه همه کراوات زده و شیک میشوند و پولهای میلیاردی در و بدل میکنند. بعد دولتهای آنها برای کاهش وجدان درد بیست میلیون دلار به ایران کمک میکند تا در مرز خود با افغانستان موانع ایجاد کند. بعد هم یکی دو بار نماینده میفرستند و از ما قدر دانی میکنند و ما هم خر کیف میشویم که نماینده اسپانیا به ما گفت آفرین. این موارد مخدر کجا مصرف می شود؟ همهاش که در منقلهای ایران دود نمیشود خیلی باشد 10 درصد کل تریاک (تازه دست بالا گرفتم). بقیهاش کجا میرود؟ این جریان برای نفت هست برای الماس آفریقا هست برای قضیه قاچاق انسان هست برای همه چیز هست. اینها پوششی هست برای کثافت کاری آدمهای قدرتمند تا ما آدمها عادی از آنها بدمان نیاید و با علاقه در اینترنت، مجلات و روزنامهها خبرهای آنها را دنبال کنیم و برای آنها پیراهن پاره کنیم.
این چیزا اینجا هم زیاده. ملت اینجا کلی دور ریز دارند ولی برای اینکه افکار عمومی را خوشحال نگه دارند بحث بازیافت را مطرح میکنند. کلی برای بسته بندیهای غیر ضروری پلاستیک مصرف میکنند و یا مردم را به مصرف دعوت میکنند بعد بحث بازیافت رو مطرح میکنند. مثلاً پرینترهایی که تولید میکنند را طوری طراحی کردهاند که بعد از پرینت گرفتن تعداد خاصی صفحه (مثلاً 300 هزار صفحه) خود به خود از کار میافتد ولی در تبلیغات تلویزیونی میگویند این دستگاه پرینتر ما 40 درصد قابل بازیافت است بعد یک بچه و یک درخت نشان میدهد که بگوید این شرکت چقدر دوست دار آینده بشر و محیط زیست هست. این هم آفیسی من کلی پرینت میگیرد. چند روز پیش دچار عذاب وجدان شد. بعد از اون یکی پرسید راستی این اطراف محلی برای جمع آوری کاغذهای باطله برای بازیافت نیست؟ اون هم یک جا رو به اون معرفی کرد و بعد از آن دوباره شروع کرد به پرینت گرفتن الکی.
همه جا این سیستم پیاده میشود حتی در مواجهه با عواطف و فقر. کلی تبلیغ میکنند که به کودکان گرسنه افریقا کمک کنید. روزی 1 دلار بدهید تا زندگی یک کودک را نجات دهید. بعد کلی از این شرکتهای غذایی گردن کلفت روزانه میلیونها کیلو مواد غذایی رو دور میریزند. نمونه دم دستش این شرکتTim Hortons است که کار تهیه کافی و دونات ملت غیور کانادا را بر عهده دارد. در آخر روز هرچی باقی مانده باشد را به سطل آشغال سرازیر میکند.
یا این فروشگاههای زنجیرهای. حتماً خیلی شنیدهاید که اینجا اگر جنسی را بخرید و بعد از مدتی خوشتان نیاید میتوانید پس دهید. ولی کی میداند به چه بهایی؟ این شرکتهای عظیم و زنجیرهای هر جنسی را 60 یا 70 درصد گرانتر میفروشند. اگر تا بحال به فروشگاهای کوچک چینیها رفته باشید میبینید که برخی قیمتهای آنها نصف قیمتهای این فروشگاههای بزرگ است. چرا؟ در اول هم در کانادا از این فروشگاههای کوچک وجود داشت بعد این فروشگاههای زنجیرهای بزرگ با سرمایههای کلان شکل گرفت. این فروشگاهها از تولید کننده مقادیر زیادی جنس میخرد در نتیجه تولید کننده دیگر حاضر نمیشود جنسهای خود به فروشگاههای کوچک با درخواست کم بفروشد. در نتیجه فروشگاههای کوچک از بین میرود. بعد این فروشگاههای زنجیرهای بازار را بدست میگیرند. در این موقع است که دستورات خود را به تولید کنندگان تحمیل میکنند که مثلاً ما هر جنسی را که مشتری پس بیاورد به تو باز میگردانیم و پول آن را پس میگیریم. تولید کننده چون مشتری دیگری جز این فروشگاههای برزگ نداد میپذیرد. و این فروشگاههای بزرگ چون بازار را در دست دارند قیمت را هم بیش قیمت واقعی بالا میبرند و مشتری خوشحال است که اگر جنسی خرید و مشکل داشت میتواند پس دهد غافل از اینکه در یک سال 20 یا 30 برابر پول آن نجس که ممکن است روزی عوض کند دارد پول اضافه میدهد.
نمونه دیگرش در مسائل کمک به کشورهای فقیر. یکشنبهها کلی این تلویزیونهای اینجا نشان میدهند که آره بچهها دارند در آفریقا، برزیل یا کوبا میمیرند. با روزی 1 دلار یک کودک را نجات دهید. تازه ما عکس مغناطیسی این بچه را هم برای شما میفرستیم که بزنید روی یخچال خونهتان و آرامش وجدان بگیرید. البته کسانی که این پول را میدهند افرادی شریف و انسان هستند ولی نفس این کار گول زدن مردم کشور هست. که به مردم کشور نشان دهند کانادا در همه جای دنیا به مردم فقیر کمک میکند. یکبار یکی از این زنان مسئول این گروهها را نشان داد که رفته بود در یکی از این کشورهای آفریقایی و در یکی از روستاها تا به بچههای آنجا کمک کند. حالا برایشان چی برده بود؟ یک کلاه کپ با پرچم کانادا، یه دفتر با پرچم کانادا و یک توپ بیسبال. آخه عزیز من این بچه نون ندارد بخورد بیسبال چه میداند چیهست حالا میخواهی کمک کنی حداقل توپ فوتبال بده. با توپ بیسبال این بچه چکار کند؟ زمینش را دارد چوبش را دارد؟ اصلاً این میداند بیسبال چی هست؟ زدی این کشور را داغون کردی ملتش را برده گرفتی بیچاره کردی حالا هم که میخواهی کمک کنی به زور فرهنگ خودت را قالب میکنی.
در افغانستان خشخاش میکارند و در این راه یک عده کشته میشوند. بعد از ایران ترانزیت میشود که باز هم کلی آدم کشته میشوند و کلی هم معتاد میشوند بعد به کشورهای اینها میرود. اونجا دیگه همه کراوات زده و شیک میشوند و پولهای میلیاردی در و بدل میکنند. بعد دولتهای آنها برای کاهش وجدان درد بیست میلیون دلار به ایران کمک میکند تا در مرز خود با افغانستان موانع ایجاد کند. بعد هم یکی دو بار نماینده میفرستند و از ما قدر دانی میکنند و ما هم خر کیف میشویم که نماینده اسپانیا به ما گفت آفرین. این موارد مخدر کجا مصرف می شود؟ همهاش که در منقلهای ایران دود نمیشود خیلی باشد 10 درصد کل تریاک (تازه دست بالا گرفتم). بقیهاش کجا میرود؟ این جریان برای نفت هست برای الماس آفریقا هست برای قضیه قاچاق انسان هست برای همه چیز هست. اینها پوششی هست برای کثافت کاری آدمهای قدرتمند تا ما آدمها عادی از آنها بدمان نیاید و با علاقه در اینترنت، مجلات و روزنامهها خبرهای آنها را دنبال کنیم و برای آنها پیراهن پاره کنیم.
۱۵ نظر:
والا وقتی راست میگی دیگه من چی بگم !
عجب دنیای باحالیه ....
امیر حسین،
خیلی زیبا و صادقانه تحلیل ات رو نوشتی. دوست دارم این مطلب ات رو.
سیستم سرمایه داری همینه... چپاول منابع طبیعی کشورهای توسعه نیافته، سرنگون کردن حکومت های مردمی در این کشورها و کمک به برقراری دیکتاتوری های نظامی در آن ها، آدمکشی به اسم به ارمغان آوردن دموکراسی و ...
این کثافت کاری های کمک مالی هم همینطور که خودت به درستی گفتی جهت دلخوش کردن ملت نفهم آمریکای شمالیه... یه دلار می دن و هر چند وقت یک بار یه عکس دیجیتال از اون بچه می چسبونن روی یخچال!
حالا جدا از درک کارکرد فریب کارانه ی این چیزها در جهان، باید کاری کرد. درک کردن کافی نیست. باید تغییر داد
خوب بد بختی همینه ک سیستم داره کار می کنه. کسی نیست جلوشو بگیره
زدی این کشور را داغون کردی ملتش را برده گرفتی بیچاره کردی حالا هم که میخواهی کمک کنی به زور فرهنگ خودت را قالب میکنی.
کی گفته کانادا اونجا رو بدبخت کرده؟ اصلا کانادا 100 ساله درست شده کی جایی رو استعمار کرده؟
اگه منظورت غرب به طور کلیه که اشتباه بزرگ و معمولی رو کردی تمام غرب رو یه کل نگاه کردی تو خوشت میاد ایران و عربستان و یکی بدونن غربیا؟
نکته اینه که این کشورا قبل از دوران مدرن هم بدبخت بودن حالا یه دلیلی پیدا کردن بی عرضگیشون و بندازن تقصیر ملت های باعرضه
امیر جان خیلی عالی بود اما چند نکته
1) اولین عامل بدبختی یک کشور خود همون ملت هستند، مثل ایران که ما فقط آرزوی یک کشور خوب رو داریم و اصحاب جمع رو هم داریم اما کاری نمی کنیم، اگر پولی دستمون رسید صرف سفر خارجی با مکه ای می کنیم و اگر مقام دولتی داشتیم با همه مصالحه می کنیم تا پایین نیفتیم یا حداکثرش یه پولی تو حساب بلند مدت بذاریم تا 20 درصد سود بگیریم، برای مقایسه، در مورد زندگی یه ژاپنی به نام ماتسوشیتا نوشتم که ببینیم چه ملتی حق پیشرفت داره
2) اگر کانادا یه یک دلاری از من می گیره و کلاهی با پرچم کانادا یا توپی با پرچم کانادا به اون بچه میده چه اشکالی داره؟ وقتی ما امپراتوری پارس رو داشتیم و در کشورهای دیگه با معماری خودمون آبادانی ایجاد کردیم و اونها هنوز هم این آثار رو در تاریخشون دارند کار بدی کردیم؟ شاید در اون وقت هم ملت اونها به غذا بیشتر احتیاج داشتند، هر کمکی خوبه و هر قدر هم پرچم کشورشون رو بزنند کار بدی که نیست، خوب هم هست به شرطی که مثل انگلیس هند و کشورهای دیگه رو چپاول نکنند
3) در مورد بحث اقتصادی کاملا حق با توست ولی اگر تو هم مدیر یه شرکت زنجیره ای بودی همین کارا رو می کردی، شعار سازمان اقتصاد جهانی این بود که جهانی فکر کن ولی محلی تصمیم بگیر، الان همه شرکتها با هم یکی میشند تا سهم بیشتری از اقتصاد جهان رو صاحب شوند، ملتهایی که نمی تونند یکی بشند و گروهی کار کنند، سرنوشتشون همینه
4) ببخشید انقدر نوشتم، چون از پستت خیلی لذت بردم
ََashtar , آق مجید
باور کنید همونطور که ما توی مهندسی برای حل یه مساله ی کوچیک 5 سال وقت صرف می کنیم، توی علوم انسانی هم برای مطالعه ی یک سیستم کوچک، یه اقلیت، یه نظریه ی جدید، سال ها وقت صرف می شه.
اگر می خوایم در مورد اقتصاد جهانی صحبت کنیم، بهتره اصلا بدونیم در این اقتصاد جهانی چه خبره؟ چه آدم هایی دارن روش کار می کنن... کاش کمی بهتر درک می کردیم که توی این علوم هم، مثل مهندسی، نمی شه بدون رفرنس دادن به منابع مطرح صحبت کرد.
کیوان
اگرچه هیچگاه نمی توان گفت که اصلا چیزی به اسم استعمار وجود نداشته است ولی به هر حال به قول جناب اشتر نباید کشورهای عقب مانده، عقب ماندگی شان را به گردن کشورهای پیشرفته بیندازند. مقصر خودشان اند.
ولی نکته دیگری که می خواستم یادآور شوم این است که ایرانیان با اعراب تفاوت بسیاری دارند. فرهنگ و سابقه تاریخی طولانی این دو قوم که کاملا متفاوت از هم است گویای این مطلب است. شاید اولین تشابهی که میان ایرانیان و اعراب به نظر برسد، مسلمان بودن هر دو نژاد باشد. ولی همه می دانیم که ایرانیان اکثرا شیعه و اعراب اکثرا سنی هستند، که به قول بسیاری از محققین ایرانیان مذهب تشیع را برای مقابله با اعراب برگزیدند. که البته نشانه های بسیاری برای این بحث وجود دارد که بسیاری درباره اش نوشته اند و بحث کرده اند.
ولی در نقطه مقابل هیچ گاه شما نمی توانید آن همه تفاوتی که میان ایرانیان و اعراب وجود دارد را میان آمریکایی ها و کانادایی ها و یا حتی انگلیسی ها بیابید. چرا که یکی از قویترین و مهمترین مؤلفه های فرهنگی که موجب قرابت هرچه بیشتر این اقوام (که از لحاظ تاریخی ِ نه چندان دور «یک» قوم بوده اند) می شود زبان مشترک آنهاست. علاوه بر زبان، آمریکایی ها و کانادایی ها از جهات فرهنگی و اجتماعی بسیاری به یکدیگر نزدیک اند که هیچ گاه قابل مقایسه با وضعیت ایرانیان و اعراب در برابر هم نیست
ashtar,
دو نکته به ذهنم رسید:
کانادا در افغانستان نیروی نظامی داره. این از دخالت مستقیم این کشور...
دیگه مثل قرن نوزدهم قرار نیست لزوما انگلیسی ها و... با کشتی برن جایی مثل هند رو چپاول کنن. کتابی هست به اسم
Imperialism Without Colonies
نوشته ی
Harry Magdoff
شاید مطالبش مفید باشه برات.
قربانت
هیسیتک اونقدرم عجیب نیست و اونقدر هم بد نیست ولی نباید گول خورد
کیوان مرسی از حمایتت
فنود این سیستم کار می کند خوب هم کار می کند ولی مشکلش این است کسی نمی تواند جلویش را بگیرد هر روز قوی تر می شود
اشتر من نگفتم کانادا کلی گفتم. اروپا آمریکا کانادا همه موارد شامل همه کشور ها نمی شود. ولی باید قبول کرد کانادا هم یک کشور سرمایه داری است
مجید
در مورد اول حرفت را قبول دارم که عقب افتادن کشورها مسببش خود مردم آن هستند ولی بعضی وقتها ماجرا فرق دارد. مثلاٌ تو نمی توانی بگویی سبب فقر مردم در مسجد سلیمان که زیر پاشون نفت هست خودشون هستند. یا در چابهار
درسته که خود فرد تصمیم می گیرد معتاد شود ولی کسی که باعث در دسترس بودن این مواد و قیمت پایین آن هست نیز مقصر است
در مورد دوم بله ایران این کار را می کرد چون در آن زمان آن کشورها جزوی از خاک ایران بودند و سرمایه کل مملکت بین آنها به تناسب تقسیم می شد و سهم آنها فقط کلاه نبود همه چیز بود
در مورد جهانی شدن هم برای همین هست در کلی از کشورها تظاهرات بر پا می شود چون مردم می گویند با جهانی سازی صنایع کوچک له می شوند و تو اگر بخواهی یک تجارت راه بیاندازی باید دست به دامن یکی از این صنایع بزرگ بشوی واگر آنها نخواهند تو نمی توانی کاری بکنی
در آخر هم شما هر چه بیشتر بنویسید من خوشحال تر می شوم
پویا خیلی متشکراز اطلاعاتت
من فقط موندم تو چرا مهندس شدی
کیوان دقیقاً درست می گویی دیگر روش ها عوض شده است
ارسال یک نظر