۲۸ بهمن، ۱۳۸۶
باران یخی
دیروز پس از مدتها تلاش شبانه روزی مسئولین شهر وینیپگ و به ویژه شهردار محترم دمای هوا لطف کرده و به نزدیک صفر تشریف آوردند (منفی دو درجه) که همین جا جا دارد از مسئولین شهر تشکر کنم. این هوای گرم باعث بارش باران یخی در صبح دیروز شد.
دستور تهیه باران یخی را برای دوستانی که مایل به تهیه آن هستند اینجا آوردهام:
برای این باران شما به یک هوا با دمای منفی 45 درجه نیاز دارید. برای بهتر شدن باران توصیه میشود این هوا را برای مدت حدود یک هفته در منطقه خود نگه دارید. بعد که هوا یخ زد و زمین نزدیک بود از سرما ترک بخورد یک جبهه هوای گرم از طرف ونکوور با دمای منفی 4 درجه وارد کنید. این کار را باید طوری انجام دهید که هوا شوکه شود وگرنه باران خوب در نمیآید. این تغییر ناگهانی از منفی 45 درجه به منفی 4 درجه باید در طول شب تا صبح انجام شود. صبح که بیرون میروید میبینید دارد باران یخی میآید. باران یخی با تگرگ فرق دارد. همان باران است که یخ زدهاست و بسیار شفاف است. این باران وقتی از ابری که در توده هوای گرم قرار دارد میآید باران است و تنها زمانی میفهمد که اینجا وینیپگ است و تا دیروز دمای هوا منفی 45 درجه بوده که به حدود سطح زمین برسد. در این هنگام است که یخ میزند.
این باران را میتوانید بعد از صبحانه و در راه دانشگاه میل کنید. چنانچه در تهیه این باران مشکلی داشتید من میتوانم کمکتان کنم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴ نظر:
sorry, but this post is NOT worth a comment
:D nice contradictory (self-denying) comment!
but sorry Bahman it really IS worth many comments... it is a wonderful thing happened just in a freezing area like Canada. I really thought about the weather and different climates all over the world, after reading the story. I hadn't seriously thought of the appropriate climate for human being to survive. The question is really what is the appropriate temperature range for human to live, to survive. The more important question is how this temperature range is prepared for mankind on the Earth. Of course we know the reasons or the climate system of the Earth by meteorology, but still it is so wonderful. As we notice to the border regions (!) of the earth, like Canada, we find out that it may not be such easy to live there, without the technology. Have youi ever thought of a -200 deg. of celsius to live or a 150 deg. of celsius!? But it could have been like that and it will! Anyhow I wanted to put emphasis on the greatness of the subject; and we should notice that this greatness or wonder DOES exist either we believe in God as the creater of the great Earth or not.
بهمن جان از اینکه کامنت گذاشتی با اینکه فکر می کردی ارزش نداره متشکر. ولی نگفتی چه مطالبی دوست داری؟
آخه من خوشم نمی آید همش غر بزنم. بعد از یه 4 یا 5 جلسه غر یک مطلب مستند آموزشی بد نیست
پویا جان من تازه تو این فکرم تابستون ها بیایم عسلویه و زمستونا بیام اینجا. یکی از بچه ها می گفت هر سال زمستون تو وینیپگ پوست یک لایه اضافه می سازد بعد از مردن یک مرد وینیپگی از روی تعداد حلقه های پوست اون سن اون بدست می آید
ارسال یک نظر