eXTReMe Tracker

۰۵ شهریور، ۱۳۸۷

احمق

بعضی وقت‌ها دوست دارم خنگ باشم، ساده باشم و یا یک احمق. اونوقت خیلی بیشتر از زندگی لذت می‌بردم. هرچی آدم احمق‌تر باشد شادتر است. نمی‌خواهم خیلی چیزها را بدانم. نمی‌خواهم بدانم که آدم‌ها دروغ می‌گویند. نمی‌خواهم بدانم این خنده‌های یخ کانادایی‌ها تو خالی است و عمق ندارد. نمی‌خواهم بدانم که توده‌ هوای کم فشار یا پر فشار باعث بارندگی می‌شوند. کاهش فکر می‌کردم با نماز باران باران می‌بارد. نمی‌خواهم بدانم که عشق و محبت چیزی نیست جز یک سری رابطه سیناپسی و واکنش شیمیایی. یعنی دوست داشتن مادر هم چیزی جز یک ماده شیمیایی نیست و اگر مغزت رو باز کنند و این ماده را خارج کنند عشق هم با آن ماده می‌رود.
کاش فکر می‌کردم که ریشه چنار قدیمی وسط روستا تا کوه‌های آنطرف روستا که آب دارند رفته است و هیچ وقت خشک نمی‌شود. ولی حالا می‌دانم که همه اینها خرافات است. تا فهمیدم که ریشه درخت چنار روستا اونقدرها هم بلند نیست درخت خشک شد.
کاش نمی‌دانستم که مشتری من بیچاره است اونوقت می‌تونستم بهتر پول بگیرم.
آدم احمق خیلی شاد هست هرچی بیشتر یاد می‌گیری غمگین‌تر می‌شوی. کاش نمی‌دانستم که در آفریقا مردم از گرسنگی می‌میرند و در عراق سر مردم را می‌برند و الله و اکبر می‌گویند و فیلم می‌گیرند. کاش نمی‌دانستم آنجلیناجولی خوشکل هست و علی دایی آقای گل دنیا شده.

۱۸ نظر:

ناشناس گفت...

I used to have a teacher who once said something impressive to me (cause we were not only teacher and student, but also good friends). She said when you want to know people look into their eyes; sad eyes belong to wise people…
And you are right; awareness makes people awake and prevents them from sleeping. I had a post named "awake" a couple of months ago. I talked more about it there.
Good luck my friend.

ناشناس گفت...

فقط برای اینکه خوشحال شی:
خیلی احمقی!

آقا شوخی بودا
:D

ناشناس گفت...

tooo in mamlekat chizi ke ziade olaghe, joone man to ieki adam sho

-Max Allen

ُ گفت...

پریناز معلمت حرف قشنگی زده
ولی همیشه آگاهی بیداری نیست بعضی وقت ها این آگاهی فقط باعث از بین رفتن قشنگی ها می شود

ُ گفت...

آهای بی نام جرات داری اسم واقعیت رو بگو حالت رو می گیرم

;)
شوخی کردم

ُ گفت...

مکس آلن هرچی که تو بگی. چشم آدم می شوم ولی خداییش احمق بودن هم حالی داره ها حداقل بگذار یه مدت احمق بشم.

ناشناس گفت...

gahi vaght`ha hemaghat yani hamin zendegi ke darim anjamesh midim,
pas shayad ke bishtar veght1ha ahmagh bashim o khodemoon nadoonim

bye

ُ گفت...

حامد جان درست می گی ما همیشه در لایه ای از حماقت در حال زندگی هستیم ولی حماقت بعضی ها بیشتر از بقیه است که این افراد شاد تر هستند ولی اونی که سعی می کند بیشتر بفهمد همیشه با واقعیت هایی تلخ روبرو می شود که در زندگی اون را عذاب خواهند داد

ناشناس گفت...

موافقم. هرچی بیشتر می دونی بیشتر رنج می کشی.

ناشناس گفت...

لطافت وزیبایی گل در زیر انگشت تشریح می پژمرد!!!!!اه که عقل اینها را نمی فهمد
شریعتی

ُ گفت...

محمود جان بعضی دانستن ها به زندگی تو کمک می کنند بعضی ها کمک نمی کنند فقط زجرت می دهند

ُ گفت...

زهره جان خیلی جمله قشنگی بود وقعا ما داریم زیبایی های اطراف را از بین می بریم و بجای آنها یک سری فرمول و رابطه می گذاریم

Reza Mahani گفت...

What makes you sad is, probably, romanticism and not knowledge ... If you are practical about what you know and observe, you use it to the best of your benefit, which makes you on average happier and more content with your life

What you are describing is a myth, just observe that human beings on average know much more than what they knew 200 years ago and all measure of quality of life, including happiness, is at least 10 times higher on average compared to 200 years ago

ناشناس گفت...

امیر حسین یه برنامه ای بذار کمی تا اندکی ببینیمت
:D

Amir Hossein گفت...

کوکو جان 10 برابر شدن شادی مردم در طی این 200 سال را قبول ندارم شاید در مورد ایران صادق باشد چون ما در دویست سال پیش همش چپاول می شدیم ولی همون 200 سال پیش اسکاتلند و یا فرانسه را ببین آیا بیشتر از حالا نبوده؟
ولی من می خواهم حرف تو را قبول کنم و بگم باشه شادی بیشتر شده ولی می دونی نکته چیه؟ شادی عموم مردم ممکن است زیاد شود ولی در هر لحظه و زمان از تاریخ باز این افرادی که می فهمند زجر می کشند و بقیه حالش رو می برند. هیچ دقت کردی که افرادی در دنیا کارشان فقط تولید اسباب راحتی است و افرادی دیگر که معمولا دستی در تولید و سازندگی ندارند استفاده می کنند. سازندگان اسباب شادی همیشه غمگین هستند
بدی این فهمیدن این است که خیلی سخت است از آن خارج بشوی تو خود به خود جلو می روی
کوکو جان من همینطوری این مطلب رو نوشتم مربوط به رومنس نیست بود که خوب می شد
;)
ببخشید طولانی شد

Amir Hossein گفت...

حاج کیوان بیزینس من هنرمند دکتری بخون شما که نیستید عزیز دل یافت می نشوی وگرنه من که پایه ام

Reza Mahani گفت...

By romanticism I mean something more general than, and not really related to, romance. It is the opposite of "practicality". I am still in the process of understanding this, but try to compare middle-eastern cultures and religions with far east. The second, is much more practical in dealing with many aspects of life. The first, is typically full of romanticism.

From a practical point of view, knowledge brings power and well being. Also, if you have time watch this presentation:
http://www.ted.com/index.php/talks/steven_pinker_on_the_myth_of_violence.html

Amir Hossein گفت...

کوکو جان دیدم جالب بود همه حرف هاش هم منطقی بود من شاید بعضی وقتها زیاده روی می کنم ولی بعضی وقتها دوست داشتم از زندگی لذت ببرم تا زندگی را برای دیگران لذت بخش کنم.
ولی در کل تو درست می گویی زندگی بشر بهتر شده است