دیروز و پریروز کنفرانس ماشینهای ترکیبی برقی بود. این ماشینها باطری دارند شب میزنی به برق روز میتوانی 3 4 ساعت با این باطری حرکت کنی. وقتی باطری تمام شد ماشین با بنزین کار میکند و در موقع ترمز گرفتن باطری دوباره شارژ میشود و به موتور موقع شتاب گرفتن کمک میکند. با این کار مصرف بنزین به نصف میرسد. ماشینهایی که هنگام حرکت باطری شارژ میشود و موقع سرعت گرفتن به موتور کمک میکند ماشینهای Hybrid Electric و این نوع که پریز دارد و شب به برق میزنی و روز استفاده میکنی Plug in Hybrid Electric هستند که کنفرانس راجع به دومی بود و استاد من Chairman کفرانس بود.
جالب است اینجا خیلی از مسائل و پروژهها منطقهای و یا کشوری است. مثلاً اینجا چون برق را از آب پشت سد تولید میکنند هم ارزانتر است و هم آلودگی زیست محیطی ندارد ولی ما که تو کشورمون برق رو هم با نفت و گاز تولید میکنیم این کار ارزشی ندارد (البته Hybrid Electric خوب است). در کنفرانس افتخار سوار شدن به Sag way رو هم پیدا کردم. یک وسیله 2 چرخه است که دارای سنسور است و با به جلو خم شدن جلو میرود و با به عقب کج شدن میایستد و بعد به عقب میرود. ولی این یک تکنولوژی شکست خورده است چون اولاً گران است (6000 دلار) بعداً سرعت بالایی ندارد (30 کیلومتر در ساعت) تازه باید روی آن ایستاد و صندلی ندارد.
جالب است اینجا خیلی از مسائل و پروژهها منطقهای و یا کشوری است. مثلاً اینجا چون برق را از آب پشت سد تولید میکنند هم ارزانتر است و هم آلودگی زیست محیطی ندارد ولی ما که تو کشورمون برق رو هم با نفت و گاز تولید میکنیم این کار ارزشی ندارد (البته Hybrid Electric خوب است). در کنفرانس افتخار سوار شدن به Sag way رو هم پیدا کردم. یک وسیله 2 چرخه است که دارای سنسور است و با به جلو خم شدن جلو میرود و با به عقب کج شدن میایستد و بعد به عقب میرود. ولی این یک تکنولوژی شکست خورده است چون اولاً گران است (6000 دلار) بعداً سرعت بالایی ندارد (30 کیلومتر در ساعت) تازه باید روی آن ایستاد و صندلی ندارد.
کنفرانس بد نبود ولی اصلاً به پای کنفرانسهای ایران نمیرسید. تو ایران یه کنفرانس تو یزد رفتیم کلی خوش گذشت نفری 70 هزار تومن خرجمون شد. ولی کل شهر رو گردوندند. بعد چه پذیرایی من یادمه روزی 8 تا رانی میخوردم چه نهارا و شامهایی. ولی اینجا از هر چیزی یک ذره فقط دکور دارند. ولی جالب بود تو سخنرانی سر میز شام حتی نوازنده گروه موسیقی و فیلم بردار تلویزیون هم از سخنران سوال پرسیدند سوالهای مسخره: مثلاً من که هیچی نفهمیدم ولی میتونی به من بگی من میروم خونه از چه وسایلی بیشتر استفاده کنم که به محیط زیست صدمه نزند. و سخنران هم جدی جواب این سوالات مسخره رو میداد ولی تو ایران مگر میگذارند این افراد سوال کنند.
استکبار از هر فرصتی برای ضربهزدن به کشور اسلامی ما استفاده میکند. مثلاً نفت ما را گران میخرد و پولش را به مردم ما نمیدهد. به روشهای شیطانی زعفران و پسته ما را فلهای به کشورهای معلومالحالی مثل امارات و اسپانیا میبرد بستهبندی میکند و میفروشد. فرش ما را با آوردن فرشهای ترک، چینی و هندی از رده خارج کرده است.
در یک اقدام دیگر استکبار جهانی قصد بد نام کردن کشور ما را داشت به این صورت که در این کنفرانس مشروبهایی با نام شیراز در سر میز شام سرو میشد. من که کلی شرمنده شدهبودم همه چون میدانستند من ایرانی هستم من رو به یک چشم دیگر نگاه میکردند که یعنی ایرانیها هم آره. ولی از آنجایی که خدا با ماست و استکبار پر اشتباه، روی بطرهای مشروب نام کشوری که این مشروبها را با نام جعلی شیراز تولید میکرد هم قرار گرفته بود (چیزی که به فکر آنها نرسیده بود!!!). این اسم مثل یک هاله نورانی حقیقت را روشن کرد و تمام نقشه دشمنان نقش بر آب شد.
استکبار از هر فرصتی برای ضربهزدن به کشور اسلامی ما استفاده میکند. مثلاً نفت ما را گران میخرد و پولش را به مردم ما نمیدهد. به روشهای شیطانی زعفران و پسته ما را فلهای به کشورهای معلومالحالی مثل امارات و اسپانیا میبرد بستهبندی میکند و میفروشد. فرش ما را با آوردن فرشهای ترک، چینی و هندی از رده خارج کرده است.
در یک اقدام دیگر استکبار جهانی قصد بد نام کردن کشور ما را داشت به این صورت که در این کنفرانس مشروبهایی با نام شیراز در سر میز شام سرو میشد. من که کلی شرمنده شدهبودم همه چون میدانستند من ایرانی هستم من رو به یک چشم دیگر نگاه میکردند که یعنی ایرانیها هم آره. ولی از آنجایی که خدا با ماست و استکبار پر اشتباه، روی بطرهای مشروب نام کشوری که این مشروبها را با نام جعلی شیراز تولید میکرد هم قرار گرفته بود (چیزی که به فکر آنها نرسیده بود!!!). این اسم مثل یک هاله نورانی حقیقت را روشن کرد و تمام نقشه دشمنان نقش بر آب شد.
یکی از اساتید شرکت کننده سر میز شام پرسید کجایی هستی گفتم ایرانی، گفت سلام علیکم. گفتم تا سلامش رو خوب آمدی و علیکمش را عربها میگویند. بعد یک جملهای گفت که نه من فهمیدم نه استاد کناری من که بعد معلوم شد داره فارسی حرف میزند. گفت پدرش در افغانستان دکتر بوده. حالا فکرش رو بکنید افغانی با لهجه انگلیسی. یک پسره افغان میخواست به من یه شماره تلفن بدهد از بس من گفتم نفهمیدم انگلیسی گفت. آخه خیلی لهجه دارند. حالا همان زبون رو یک انگلیسی حرف بزند دیگه فاتحش خوانده است.
۲ نظر:
البته شیراز نام جعلی نیست، بلکه اسم یک نوع انگوره که خب ظاهرا اون انگور رو از شیراز خودمون به جاهای دیگه بردن و حالا توی استرالیا و کانادا و افریقای جنوبی شراب هایی با این نام تولید میشه.
در ضمن با عرض معذرت اسم اون زبان هم «افغانی» نیست، بلکه فارسیه فقط با یک لهجه (یا گویش) متفاوت و افغان ها تا اون جا که من دیدم هم هیچ خوششون نمیاد که ایرانی ها بهشون بگن شما به زبون افغانی صحبت می کنید.
ببخشید اگر انقدر با این نوشته ی شما عنادورزی کردم، احتمال دلیل اصلیش اینه که توی یکی از پست های اخیرتون به غذای مورد علاقه ی من توهین کردین! :D
اون قبلی من بودم که قبل از تایپ آدرس دستم رفت روی اینتر!
ارسال یک نظر