امروزDay Remembrance بود. از یک ماه پیش این کاناداییها یکی یک گل پلاستیکی قرمز روی لباسشان زده بودند. این گل به یاد سربازهای کانادایی است که در جنگ کشته شدهاند. 4 روز پیش یکی از بچههای ایرانی رو دیدم که اتفاقاً جدیداً به عضویت سنای دانشگاه منیتوبا در آمده و یک سالی هم میشود که اقامت کانادا رو گرفته. دیدم که اونم یک گل زده روی لباسش گفتم بابا تو که حزبالهی بودی تو دیگه چرا؟ این بیجنبه بازیها چیه؟ دیدم برگشت گفت چی فکر کردی، شما International ها میآیید کانادا راحت زندگی میکنید نمیدونید که ما برای این کشور خون دادیم (خودش رو کانادایی حساب کرده بود.). روز بعد رفتم دیدم کانادا در جنگ جهانی اول 66 هزار کشته داده در جنگ جهانی دوم 44 هزار تا که سرجمع با بقیه کشتههاش 120 هزار نفر میشود. دیدم نه کم نیست زیاده حق دارند. بعد به یاد 660 هزار تا کشته خودمون افتادم. گفتم همون بهتر که ما از این مراسم نداریم چون دوباره یه سفره پهنی میشود برای یک عده که در حال حاضر سر سفرههای دیگه هستند.
۲۱ آبان، ۱۳۸۶
سرباز
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۵ نظر:
jaleb bood amir jan
i like your blog, have it updated more frequently
Your web log is awesome, it was my first time but I really like your humor man. That story about our department kills me .... .
Hamed
I do my best to update my blog as soon as I can. But you know what? Some times its imposible because of these tough professors and the continous assignments.
I can't write short but I should try it.
Great Idea
make it short but update it more often;
and do not bring up that tough professors excuse; its been outdated a long time ago
باز نتونستم کم بنویسم 2 ساعت شد که نوشتم
ارسال یک نظر