بیست کیلومتر تا قطب
از سرما می نویسم تا یخ نزنم
۰۷ آذر، ۱۳۹۱
آرامش
دیگه خیلی پیرشده بود حتی براش مهم نبود که ریش هایش نامرتب هستند. دیگه مو های سرش رو رنگ نمی کرد. دیگه سر کار نمی رفت. نشسته بود گوشه ای و فقط تماشا می کرد. این بزرگترین لذتش بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر