۳۰ آذر، ۱۳۸۷
سفر
دانشگاه مک گیل و کنکوردیا دانتاون هستند. کنکوردیا پر ایرانی هست و ساختمان های گرجویت آن ساختمان هایی بلند حدود 17 طبقه و شیک هست. مک گیل کمپس جم و جوری داره و ساختمان های قدیمی
۲۴ آذر، ۱۳۸۷
سردترین شهر دنیا
دمای شهرما یا بهتر بگم فریزر ما منفی 27 درجه بود که جاتون خالی یه بادی هم میوزید که دما با باد میشد منفی 44 درجه گفتم بگردم ببینم الان کدوم شهر خراب شده دیگهای این دما را دارد. انکرج در آلاسکا، مسکو و استکهلم را چک کردم که دمای آنها به ترتیب منفی 16 منفی 4 و مثبت دو درجه بود. در این دما تنها کاری که میشود کرد انجام آزمایشات عملی هست که در جاهای دیگه قابل اجرا نیست یا گران هست.
آزمایش از این قرار است که آب را جوش بیاورید، آن را در لیوان ریخته خود را کاملاً بپوشانید به بیرون رفته آب جوش را به هوا پرتاب کنید. برای این کار به جسارت نیاز نیست چون چیزی که پایین میآید برف و یخ هست. من این کار را کردم و نتیجه آزمایش برای دانش پژوهان روی یوتیوب قرار گرفته.
هشدار انجام این آزمایش برای بچههای زیر 10 سال خطر یخ زدگی دارد و برای مناطق گرم با دمای بالای منفی 15 درجه خطر سوختگی، ناقص شدن و یا کور شدن دارد.
توصیههای ایمنی را جدی بگیرید.
۲۳ آذر، ۱۳۸۷
تبریک سال جدید میلادی به زبان فارسی در بلاد کفر
The Dean of Engineering’s 2008 Annual Holiday Greeting
۱۷ آذر، ۱۳۸۷
خدا کجاست
۱۵ آذر، ۱۳۸۷
کلاس سمینار
یه کلاس سمینار داشتیم این ترم که جالب بود. البته نمره نداشت فقط پس و فیل (درست خوانده شود این فیل با اون فیل فرق دارد Fail هست) بود. بچهها در مورد پروژه خودشون سمینار میدادند و بعضی وقتها هم عدهای از بیرون میآمدند و در مورد ثبت اختراع، نحوه انجام مصاحبه استخدام، پر کردن فرمهای آوارد (Award) صحبت میکردند. چند مورد این جلسات جالب بود.
1- استادی آمد در مورد تست در جاذبه صفر حرف زد و تستهایی که در دهه 90 انجام داده بودند. این تستها در هواپیما و موشک انجام شده بود. اگر هواپیما در یک مسیر پارابولیک حرکت کند در قسمتی از پرواز جاذبه در حدود صفر است ولی بعد از آن شتاب دو برابر جاذبه میشود. فیلمهایی که از داخل هواپیما گرفته بودند خیلی جالب بود. وقتی که جاذبه صفر بود (حدود یک تا دو دقیقه) هوا روی هوا سر میخوردند ولی بعد ناگهان شتاب دوبرابر جاذبه میشد و همه یهو تق میخوردند کف هواپیما.
2- یکی از استادها در مورد نحوه پر کردن فرمهای آوارد صحبت میکرد و در قسمتی داشت توضیح میداد که صادق باشید و دروغ ننویسید و برای آن مثالی آورد که در سالهای پیش فردی از خاورمیانه در یکی از این فرمها خود را ابوریجینال (بومی، سرخپوست Aboriginal) معرفی کرده بود (چون سرخپوستها دارای سهمیه هستند). با خودم گفتم که حتماً طرف ایرانی نبوده چون درست است که ما بعضی وقتها خالی میبندیم ولی این دیگه خیلی تابلو بوده اولین سرخپوست خاورمیانهای.
3- آقای 50 ساله کانادایی (پوست سفید موهای بور با اجدادی اروپایی این تعریف یک فرد کانادایی است (شوخی)) که داشت در مورد نحوه برخورد در محیط کار حرف میزد گفت داشت در مورد نحوه پوشش در محیط کار حرف میزد گفت که یه مدت یه دختری در بخش من کار میکرد. این دختره مهندس بود و میبایست به کارگاهها میرفت و سرکشی میکرد. لباسی که میپوشید یقه باز بود با دامن کوتاه و صندل. این آقا گفت من رفتم به رئیس شرکت گفتم که این خانم با این طرز لباس که میآید توی کارگاهها مشکل ایمنی (Safety Issue ) ایجاد میکند. ممکن است که تکنسینها یک لحظه برگردند تا این دختر را نگاه کنند و برای آنها مشکلی ایجاد شود (مثلا دستشون زیر دستگاهی برود یا لباسشان جایی گیر کند). بعد به دختره تذکر دادند که اینجوری نیاید. در آخر سمینار استادی که زن بود گفت خوب این مشکل آقایان است خود آنها نباید نگاه کنند نه که به آن دختره بگویید که لباس پوشیده بپوشد. آقای ارئه دهنده گفت که این طبیعت آدمها است که مردان زنان را نگاه میکنند و در محیط کار این مشکل آفرین است و ممکن است باعث ایجاد خطراتی شود هرچند که ممکن است حرف شما از لحاظ منطقی صحیح باشد.