من فکر میکنم تو ایران بچهها خیلی فعال هستند. من که به دوستام سر زدم هر کدامشون 3 یا 4 تا کار انجام میدادند.
یکی مهندسی پزشکی امیرکبیر میخوند. تو یک شرکت نفتی کار تمام وقت میکرد. کلاس زبان آلمانی میرفت. تدریس خصوصی میکرد و تو این بین 3 یا 4 تا دوست دختر هم داشت.
یکی دیگه داشت سربازی شو انجام میداد. یه شرکت وارداتی هم داشت. تو یکی از شرکتهای وابسته به مترو هم کار میکرد و کلاس زبان آلمانی هم میرفت.
یکی هم تو یک شرکت فرانسوی کار میکرد و در حال پارو کردن پول بود.
خلاصه ملت کلی فعال بودند.
توی دانشگاه شریف هم خبر خاصی نبود. فقط روی دیوار بیرونی ابنسینا رو به بوفه دوربین مدار بسته نصب کرده بودند. وسط باغ دلگشا رو هم شمشاد کاشته بودند تا ملت دیگه نروند روی چمن بشینند.
دکتر ک. م. هم یه دو هفتهای قبل از عید مهمون وزارت اطلاعات بوده چون تو یک کنفرانسی یک کم اطلاعات از خودش درز میدهد.
یکی از بچهها به کار شریف تولید مقاله مشغول بود و داشت برای ارائه یکی از مقالاتش میرفت آلمان.
یکی دیگه امتحان جامع رو داده بود و داشت نفس میکشید.
یکی از برادران پس از قبولی در کلیه امتحانات ایرانایر و ارائه انگلیسی برای آنها مدت یک سالی بود که منتظر جواب گزینش هست.
یکی از مکگیل پذیرش داشت و رفته بود سفارت برای ویزا.
یکی دیگه از آمریکا پذیرش داشت و رفته بود قبرس ویزا گرفته بود منتظر کلیرنس بود.
تو این مدت برای یه پروژهای رفتم نیروگاه شهید رجایی. خیلی جالب بود من تا به حال فکر میکردم که این ستونهای بلند باید دودکش یا یه قسمت مهم از نیروگاه باشند. ولی اینها چیزی نبودند جز رادیاتور. داخل آنها خالی است و هیچ چیزی نیست. فقط دور پایه آنها رادیاتور قرار دارد و آب داغ خروجی توربین داخل این رادیاتورها میشود و چون ارتفاع این برجها بلند است در نتیجه فشار هوای بالا کمتر است و هوا بالا میرود و باعث میشود تا هوا جریان پیدا کند و آب زودتر خنک شود. من برای کنجکاوی رفتم توی یکی از این برجها و دیدم فقط یه برج بتونی تو خالی هست.
نکته دیگه قطعی برق بود. این قطعی اصلا ربطی به خشکسالی ندارد چون ما کلا 5 تا 7 درصد برق را از آب تولید میکنیم و بقیه آن از نیروگاههای گازی یا بخار تولید میشود. دلیل اصلی این قطعیها این است که توربینهای گازی نیروگاههای برای شرکتهای زیمنس یا جنرال الکتریک هستند و ما هم تحریم تشریف داریم. جالبتر اینکه در ساعات پیک مصرف برای جلوگیری از قطعی برق شهرها برق صنایع را قطع میکنند. یعنی اگر برق شهری قطع شد به این معنی است که برق صنعت را قطع کردهاند ولی کافی نبوده. از طرف دیگر این پویایی و سود ده بودن صنعت ایران را نشان میدهد که بود یا نبودش تاثیری ندارد.
۰۶ تیر، ۱۳۸۷
۰۲ تیر، ۱۳۸۷
در ایران چه خبر 1
از فرودگاه که راه افتادیم اول بوی تعفن یک مرغداری به مشام رسید بعد بوی فاضلاب. دیگه مطمئن بودم درست آمده ام. بوی دود فقط یکی دو روز اول معلوم بود و اذیت می کرد بعد از 3 روز به دود عادت کردم. آدم ها همان آدم ها بودند و شهر هم تغییری نکرده بود. روزهای اول هوا خوب بود ولی بعد گرم شد. برق هم که تقریبا هر دو، سه روزی یکبار می رفت. وقتی هم که برق می رفت بانک ها و ادارات تعطیل می شدند ودیگه نمی توانستند کار کنند.
مردم با قدرت هرچه تمام تر به زندگی ادامه می دادند و هیچ چیز نمی توانست جلوی آنها را بگیرد حتی گران شدن پودر از 350 تومان به 700 تومان. من اول فکر کردم این گرانی پودر ربطی به تحریم ها دارد و چون دیگه مالزی اجازه صادرات مواد اولیه کارخانه های پودر را نمی دهد پودر گران شده است ولی بعد از حرف های سخنگوی دولت معلوم شد که دلیل گرانی انتقال یارانه پودر به شیر بود.
توی خیابان های تهران پر بود ازآخرین مدل های بنز و BMW. من که با اقتدار هرچه تمام تر پا به تهران گذاشته بودم در همان روزهای اول روحیه ام را از دست دادم و دیدم که در ایران هم هیچی نیستم و اگر کل زندگیم رو بتکونم شاید یه ماشین معمولی از توش در بیاید.
در مورد خونه که اصلا نمی شود صحبت کرد. خونه در رباط کریم شده متری یک میلیون. پونک از 2 میلیون تا 4 میلیون. تو نیاوران برج به متری 15 میلیون هم می رسد. در خیاباد یخچال خونه 80 متری 20 میلیون پیش 1 ملیون اجاره. تو پونک 100 متری 36 میلیون رهن کامل. ملت اگه یه خونه 100 متری تو تهران داشته باشند با پولش می توانند در کانادا یه خونه ویلایی خوب بگیرند.
قیمت نون سنگک از 200 تومن تا 500 تومن.
نون بربری از 100 تا 400
تافتون 50 تا 75
کرایه تاکسی از آزادی تا سه راه ضرابخانه 625
از این سر میرداماد تا اون سر میرداماد 200
آزادی تا قزوین 4000 تومن
دولت تا تجریش 300 تومن
پیتزا حدود 4000 تومن
چلوکباب تو یه رستوران معمولی 4000 تومن
بلیط اتوبوس هنوز 20 تومن بود ولی بیشتر اتوبوس ها خصوصی شده بودند و کرایه آنها 150 یا 200 تومن بود.
مردم با قدرت هرچه تمام تر به زندگی ادامه می دادند و هیچ چیز نمی توانست جلوی آنها را بگیرد حتی گران شدن پودر از 350 تومان به 700 تومان. من اول فکر کردم این گرانی پودر ربطی به تحریم ها دارد و چون دیگه مالزی اجازه صادرات مواد اولیه کارخانه های پودر را نمی دهد پودر گران شده است ولی بعد از حرف های سخنگوی دولت معلوم شد که دلیل گرانی انتقال یارانه پودر به شیر بود.
توی خیابان های تهران پر بود ازآخرین مدل های بنز و BMW. من که با اقتدار هرچه تمام تر پا به تهران گذاشته بودم در همان روزهای اول روحیه ام را از دست دادم و دیدم که در ایران هم هیچی نیستم و اگر کل زندگیم رو بتکونم شاید یه ماشین معمولی از توش در بیاید.
در مورد خونه که اصلا نمی شود صحبت کرد. خونه در رباط کریم شده متری یک میلیون. پونک از 2 میلیون تا 4 میلیون. تو نیاوران برج به متری 15 میلیون هم می رسد. در خیاباد یخچال خونه 80 متری 20 میلیون پیش 1 ملیون اجاره. تو پونک 100 متری 36 میلیون رهن کامل. ملت اگه یه خونه 100 متری تو تهران داشته باشند با پولش می توانند در کانادا یه خونه ویلایی خوب بگیرند.
قیمت نون سنگک از 200 تومن تا 500 تومن.
نون بربری از 100 تا 400
تافتون 50 تا 75
کرایه تاکسی از آزادی تا سه راه ضرابخانه 625
از این سر میرداماد تا اون سر میرداماد 200
آزادی تا قزوین 4000 تومن
دولت تا تجریش 300 تومن
پیتزا حدود 4000 تومن
چلوکباب تو یه رستوران معمولی 4000 تومن
بلیط اتوبوس هنوز 20 تومن بود ولی بیشتر اتوبوس ها خصوصی شده بودند و کرایه آنها 150 یا 200 تومن بود.
اشتراک در:
پستها (Atom)